محمدحسین رجبی دوانی؛ استاد دانشگاه امام حسین(ع) ۳۰ مردادماه در نشست علمی «جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در قیام امام حسین(ع)» با بیان اینکه امام حسین(ع) در نامه به محمد بن حنفیه فرمودند من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم، گفت: در اینجا این پرسش مطرح است که آیا چون یزید روی کار آمده شرایط اقتضاء دارد که حضرت قیام کنند یا اینکه ایشان ابتدا در صدد اقامه معروفی بودهاند. به نظر بنده روی کارآمدن یزید بزرگترین منکری است که در عالم اسلام و در عصر امام حسین(ع) پدید آمده است و آن حضرت وظیفه دارد با این منکری که دین، دنیا و آخرت جامعه اسلامی را تهدید میکند مبارزه کند.
استاد دانشگاه امام حسین(ع) با بیان اینکه جانشینی یزید، منکر اخلاقی، عرفی و شرعی بود، اضافه کرد: منکر شرعی به این معنا که پیامبر(ص) و خداوند جامعه را از حکومت افراد فاسد نهی فرموده است؛ آیات و روایات زیادی هم مؤید این مسئله است که تاکید دارند باید حکومت اسلامی در دست صالحان باشد. امام چون، امام هادی و هدایتگر است وقتی با زهیر بن قین روبرو شد او را به مسیر حق دعوت کرد که مقابله با بزرگترین منکر بود؛ در مواجهه با حر هم او و سپاهیانش را به حق دعوت کرد؛ حر البته اعتقادی به امامت امام حسین(ع) نداشت ولی پیامبر(ص) را قبول داشت و مسلمان بود و قرآن و قبله را قبول داشت. امام حسین(ع) در سخنانی خطاب به حر و افراد لشکر او فرمودند: یا ایها الناس ان رسول الله قال من رای سلطان جائرا ...؛ هر کس سلطان جائری را ببیند بر مقدرات مسلمین حاکم شده و حلال و حرام الهی را رعایت نمیکند چنانچه بر ضد او با قول و عمل نشورد و با او مقابله نکند همراه با سلطان جائر در جهنم خواهد بود.
ماجرای استلحاق زیاد بن ابیه به معاویه
رجبی دوانی ادامه داد: معرفی یزید به عنوان ولیعهد و خلیفه جامعه اسلامی از سوی معاویه تا جایی نامانوس و قبیح بود که حتی کسی چون زیاد بن ابیه هم آن را غیرقابل قبول میدانست؛ در نقلهای معتبر تاریخی آمده است که وقتی معاویه تصمیم گرفت یزید را به عنوان ولیعهد معرفی کند نامهای به زیاد بن ابیه، حاکم خود در بصره نوشت که بیعت مردم بصره را برای ولایتعهدی یزید بگیرد؛ زیاد بن ابیه که در گذشته در خدمت امیرمؤمنان(ع) و امام مجتبی(ع) بود و در این دوران بسیار خوب عمل کرد و مورد تایید آن دو امام همام بود این کار را سنگین دانست. زیاد بن ابیه ابتدا در مخالفت با معاویه تحصن کرده بود ولی با واسطه مغیره بن شعبه، بین او و معاویه پیوند برقرار شد و معاویه در مراسمی زیاد بن ابیه را که پدرش معلوم نبود به خود استلحاق کرد و او را برادر خود نامید.
این پژوهشگر تاریخ اسلام افزود: زیاد برای خوش خدمتی به معاویه با سبوعیت و قتل و خشونت تمام مردم بصره را در خدمت معاویه گرفت؛ وقتی معاویه خواست تا او برای یزید بیعت بگیرد نامهای به معاویه نوشت و گفت چگونه میتوان برای یزیدی بیعت گرفت که علنا شراب مینوشد و با سگ و میمون بازی میکند، اهل قمار است و وقت خود را با کنیزکان میگذراند. یعنی مردم تا این حد تحمیقشده نیستند که زیر بار این کار بروند. او به معاویه پیشنهاد کرد که یزید را وادارد دست از این فسق و فجور بردارد و به مسجد بیاید و نماز بخواند و عوامفریبی کند تا بتوانیم صلاحیت خلافت او را توجیه کنیم. معاویه البته با شدت با او برخورد کرد و تهدید کرد که سمت و استلحاق تو را باز پس میگیرم.
استاد دانشگاه امام حسین(ع) با بیان اینکه جانشینی یزید منکر عرفی هم بود، افزود: عرف اموری است که فارغ از درستی و خطا، اکثریت مردم آن را میپذیرند؛ تا دوره معاویه هیچ خلیفهای فرزند خود را به جانشینی خود انتخاب و یا معرفی نکرده بود و این امر بیسابقه بوده است.
جانشینی یزید با تطمیع و تهدید
وی اضافه کرد: بعد از شهادت علی(ع) در روز ۲۱ رمضان، مردم کوفه بودند که از بیوفایی و سستی در تبعیت از علی(ع) منقلب شدند لذا به خانه امام مجتبی(ع) رفتند و ضمن تسلیت شهادت علی(ع)، ایشان را همراهی کردند تا به مسجد آمده و بر منبر بنشینند و با امام مجتبی(ع) به عنوان خلیفه جدید، بیعت کردند. بنابراین کار معاویه بدعت و بیسابقه بود و با عرف منطبق سازگار نبود و با زور و تطمیع و تهدید و فریب بحث جانشینی یزید پیش رفت. جالب اینکه وقتی مغیره، نظر برخی سران قبائل را برای جانشینی یزید با ۳۰هزار درهم خرید معاویه به او گفت خوب ارزان خریدی، بنابراین جانشینی یزید خلاف عرف بود.
رجبی دوانی با بیان اینکه مردم کوفه وقتی دیدند که امام حسین(ع) حاضر به بیعت با یزید نیست به ایشان نامه نوشتند که ما راضی به بیعت نبودیم و به زور از ما بیعت گرفته شده است و ما هم آماده ایستادگی در برابر این وضع هستیم، گفت: جانشینی یزید منکر اخلاقی و حقوقی هم بود؛ وقتی معاویه برای جنگ با امام مجتبی(ع) آماده شد، برخی از سران لشکر امام(ع) خیانت کردند و نهایتا به صلح رسید و اگر این کار را نمیکردند قطعا امام مجتبی(ع) و امام حسین(ع) به شهادت میرسیدند و مقصر اصلی هم خود امام حسن(ع) تلقی میشدند لذا این امام به تعبیر رهبر انقلاب، باشکوهترین نرمش قهرمانانه، حکومت را فدای اسلام کرد و پیمان صلح منعقد شد.
بیوفایی معاویه به صلحنامه با امام حسن(ع)
این نویبسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام افزود: معاویه در پیمان صلح تعهد مکتوب داد که حکومت بعد از مرگ معاویه به حسن بن علی(ع) باز خواهد گشت؛ امام مجتبی(ع) ۳۷ سال سن در این زمان داشتند و معاویه، بالای ۶۰ سال و اگر امام مجتبی(ع) عمر طبیعی داشتند باید سالها بعد از معاویه حکومت میکردند؛ در صلحنامه قید شده بود که اگر حسن بن علی نباشد حکومت به حسین بن علی خواهد رسید و اگر حسین بن علی هم نبود معاویه حق تعیین جانشین ندارد. بنابراین علاوه بر اینکه جانشینی یزید خلاف عرف و شرع است خلاف تعهدنامه صلح بود؛ این کاری غیراخلاقی است که حتی یک ناظر منصف غیرمسلمان هم حق را به امام حسین(ع) خواهد داد. معاویه چون امام مجتبی(ع) را مانع خود میدانست ایشان را به شهادت رساند و بعد برای یزید بیعت گرفت.
نظر شما